فتح دوراهی

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

تا کی باید بپوشونی خودتو.

بگو بالفرض میشه پنهون کرد اینهمه لجنو از باتلاقه دل.ولی اونی که بیاد سراغت از رو ماسکت یک دل نه صد دل میسپاره بهت،ولی وقتی تو منجلاب سختی ها که رفتی چطور میخوای یه تابلوی عبور ممنوع بزنی از دلت و یه مسیر انحرافی از دلت نشون بدی.بالاخره گرفتار باتلاق میشه و اونموقع اون نیس که غرق شه.تویی که هیشکی نمیتونه مثل یه خاکه پاک از روش رد شه.

پس بیا از همون اول یا از وجودت دریا بساز واسه شنا در اعماق شفافیتت، یا مثل یک خاک باش ولی حاصلخیز که بشه هم کاشت هم برداشت، یا هوا باش ولی بدون ابر سیاه که بشه درش پرواز کرد

اونموقع میتونی خیلی ملو اون صورتک رو برش داری

هرچی که دورت میبینی کسیه که از این سیمای ساده میگذره، ولی کل دنیاشو محو اونیه که تو وجودته

تصمیم با خودت

۳ نظر ۳۰ مهر ۹۵ ، ۰۱:۳۷
سیاه و سفید